واي بر حال هر عيبجوي طعنه زنندة
واي بر حال هر عيبجوي طعنه زنندة(2)كه مال را جمع آوري نموده، و به شماره كردن آن ميپردازد(3)و فكر ميكند كه مالش او را جاودانه ميسازد(4)
هرگز چنين نيست، به يقين كه در حُطَمَه انداخته ميشود(5)و تو چه ميداني كه حُطَمَه چيست(6)آتش برافروختة الهي است(7)
آتشي است كه بر دلها چيره ميشود(8)و [در هاي] اين آتش بر آنان بسته گرديده(9)و به ستونهاي درازي [م...
83
16